اکنون میخواهیم مروری بر تاریخچه سوزن دوزی داشته باشیم.
انچه در این مقاله میخوانید
سوزن دوزی اصفهان در عصر صفوی به اوج خود رسید، زیرا عصر صفوی بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان ابریشم را در خود جای دادهبود. در این عصر هنرمندان و بسیاری از صنعتگران فعالیتهای خود را افزایش دادند وخلاقانهترین رودوزیها را ارائه دادند. جذابیتهای هنری را میتوانید در نمونههای باقیمانده از عصر صفوی ببینید که چشمها را مجذوب خود میکنند.
اصفهان شهری است که تاریخ رودوزی پرپیشینهای از خودش برجای گذاشتهاست. زمانی که اشکانیان بر تخت نشستند، هنر رودوزی در این شهر رونقی نداشت. زمانی که در قرن دهم هجری صفویان بر مسند پادشاهی نشستند، شاه عباس اول پایتخت خود را اصفهان معرفی و مراسم نوروز را برپا کرد و قسم خورد که آن را به باشکوهترین شهر جهان تبدیل کند. در این زمان تجارهای زیادی وارد شهر شدند و کسب و کار رونق گرفت. همچنین صادرات ابریشم وهنر دوزندگی بسیار رواج پیدا کرد. بیشتر افرادی که وارد ایران میشدند برای تجارت ابریشم، پارچه و لباس میآمدند و نمایندگان شرکتهای تجاری بیشترین تاثیر را در صنعت پارچه ایران داشتند.
درعصر صفوی، ایران به یکی از بزرگترین و پرقدرتترین صادرکنندگان ابریشم و رودوزیهای سنتی شناخته میشد. صفویان به خوبی از سلیقه مصرف کنندگان آگاه بودند و بهترینها را برای تجارت در نظر میگرفتند. همین موضوع رونق ابریشم و پارچه را بیشتر میکرد. بیشترین درامد دولت نیز از همین راه ابریشم به دست میآمد. زمانی که تجارت در ایران رونق گرفت، همزمان کشورهای اروپایی نیز درحال توسعه و پیشرفت بودند. آنان برای تجارت به اصفهان میآمدند و تا انقراض حکومت صفوی این دادو ستدها ادامه داشت.
در ایران همیشه هنر پیوندی دیرینه با اشراف و طبقه مرفه داشتهاست. بیشتر کسانی که خواهان لباسهای فاخر و رودوزیهای اصیل بودند، خاندانهای سلطنتی بودند. همین موضوع باعث میشد که هنرمندان سعیکنند آثارهای فوقالعاده از خودشان بر جای بگذارند. همچنین اشراف و خاندانهای سلطنتی هنرمندان و فعالیتهای آنان را تشویق میکردند تا به خلاقیتهای بیشتری دست بزنند. بیشتر خاندانهای سلطنتی نوع هنری که دوست داشتند را تعیین میکردند و در همان راستا به فعالیت میپرداختند. برای مثال شاه عباس اول به جای دلبستگی به کتاب بیشتر به هنرهای معماری، شهرسازی، پارچه بافی، قالی بافی و غیره علاقه داشت و آنان را در شهرها توسعه میداد.
به دلیل اینکه پارچه به مرور زمان فرسوده میگردد، آثارهای بسیار محدودی از دوران صفوی در دست است. علت دیگری که در این دوران پر رونق آثاری در دست نیست این است که افراد توجه و یا آگاهی لازم نسبت به مراقبت و نگهداری از این پارچههای فاخر را نداشتند. از طرف دیگر پارچه استحکام کافی برای ماندگاری تا چندین سال را ندارد و در نهایت ازمیان میرود. متأسفانه بسیاری از نمونههای رودوزی ایرانی در موزههای خارج نگهداری میشوند و امکان دسترسی به تاریخچه سوزن دوزی وجود ندارد. یکی از منابع دستیابی به آثار گذشتگان، کتابهای سیاحان و سفرنامه نویسان است که اطلاعات ارزشمندی از گذشته را در اختیار میگذارند.
هنر رودوزی عصر صفوی به شدت متأثر از صحنههای توصیفی نگارههای آن زمان بود. پارچهها را به زیباترین حالت ممکن تولید و با صحنههای شاعرانه، زندگی مردم عادی و طبیعت منقوش میکردند. در این دوران ایجاد رودوزی بر روی البسه، پارچهها و لوازم مصرفی بسیار رایج بوده و شامل گلابتون دوزی، ملیله دوزی، سکمه دوزی، قلاب دوزی، آجیده دوزی و ابریشم دوزی است.
دوران شکوفایی اقتصاد ایران را میتوان از هنر دست هنرمندان عصر صفوی و بیشتر از پارچه و رودوزیهای سنتی دانست. پارچهها و رودوزیهایی که در اصفهان در دوران صفویه تولید میشد بسیار ارزشمند و زبانزد خاص و عام بود. پارچههای رودوزی شده به عنوان سرمایههای اقتصادی شهر اصفهان به حساب میآمدند و به کشورهای مختلف صادر میشدند. پارچههای ابریشمی و مخمل با نقوشی سحرانگیز تولید میشدند که به عنوان هنر دست ایرانی در جهان معروف بودند. حتی این مدل لباسها را میتوان در سربازان گارد سلطنتی جاویدان که در شوش نقش حکاکی شدهاند دید. اهمیت پارچه و رودوزی در دوران صفویه در اصفهان بسیار حائز اهمیت بود.
در دوران قاجاری دیگر رودوزیهای سنتی رونقی نداشت و به عنوان تجارت درنظرگرفته نمیشد. زیرا این تفکر غالبشده بود که این کار صرفاً زنانه است. با این وجود مردان نیز به زنان در کارهای رودوزی کمک میکردند. اما موادی که برای رودوزی در نظرگرفته میشد نیاز به زور بازوی مردانه داشت. اما در دوران صفوی این تفکرات در میان جامعه نبود و همگی باهم برای توسعه شهر فعالیت میکردند. درکنار مشاغل رودوزی، مشاغلی در ارتباط با آنان نیز برای تولید نخهای گلابتون و الوان ابریشمی ایجاد شد. به این مشاغل سیم کشی، زرکشی گلابتون ساز و صباغ میگفتند. همچنین بسیاری از آیینهسازها برای ایجاد طرحهای زیبا روی پارچه در کنار رودوزی کارها فعالیت میکنند. در دوران قاجار دیگر خبری از فعالیتهای این صنف نبود و یا دیگر محدودشده بود.
بیشتر رودودزی در دوران صفوی در شهرهای کرمان، رشت، مشهد، اصفهان و کاشان تولید میشد. هنرمندان در این شهرها کاملاً مشخص بودند و سفارشهای مشتریان را برعهده میگرفتند. مارکوپولو در یکی از سفرنامههای خود مینویسد که مهارت و ظریف کاری زنان کرمانی و قلاب دوزی پارچه های ابریشمی با اشکال پرندگان، حيوانات، نماد درخت و گل و بته یاد دیده میشود.
سوزن دوزی به عنوان یکی از رودوزیهای سنتی از دوران صفویه در اصفهان به اوج شکوه و جلال خود رسید. امروزه بسیاری از هنرمندان با تلاشهای خود اجازه ندادند تا این هنر اصیل و منحصربه فرد منقرض گردد و از یادها برود. شما در بسیاری از مناطق اصفهان میتوانید این هنر جذاب را پیدا و با تاریخچه سوزن دوزی
شوید.
بیشتر بخوانبد:اشنایی با انواع سوزن دوزی